مدیریت زمان چیست؟

گاهی به اشتباه تصور میکنیم معنای درست چیزی را میدانیم در حالی که در تلهی آگاهی ظاهری گیر افتادهایم. در دبستان با مفهوم یک میلیون و یک میلیارد آشنا شدهایم اما آیا آنها را به درستی درک کردهایم؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید یک میلیون ثانیه کمی بیشتر از 11 روز است اما یک میلیارد ثانیه بیش از 31 سال طول میکشد!
اگر از اطرافیانتان بپرسید مدیریت زمان یعنی چه، احتمالاً چنین پاسخهایی دریافت خواهید نمود: «استفاده درست از زمان»، «از دست ندادن وقت و فرصت»، «صرفه جویی در زمان»، «استفاده بهینه از عمر» و… اما برخلاف عنوان گول زننده، مسئلهی اصلی مدیریت زمان، زمان نیست.
مسئلهی اصلی در مدیریت زمان چیست؟
یکی از پایهایترین آموزهها در مدیریت زمان، مفهوم نقطهی کنترل است بدین معنی که ما از کجا کنترل میشویم؟ نقطهی کنترل برخی بیرونی است. این افراد شرایط را مسئول شکست و پیروزی در زندگی میدانند. اما از دید یک مدیر زمان، جهان بیرون بازتابی از افکار و شرایط درونی ماست . مدیریت زمان تلاش میکند نقطهی کنترل انسانها را از بیرون به درون انتقال دهد. برای این امر شخص باید تمرکز خود را از شرایط غیرقابل کنترل به موارد تحت کنترلش تغییر دهد.
آیا ما میتوانیم زمان را کنترل کنیم؟ مسلماً خیر. زمان بدون توقف به پیش میرود. اما آیا ما میتوانیم همراه زمان به پیش برویم؟ آری. و این مسئلهی اصلی در مدیریت زمان است.
با مدیریت زمان میآموزیم به جای وقت، خودمان را مدیریت کنیم.
مهارتهای مدیریت زمانی چیست؟
به طور کلی، مدیریت زمان و بهبود فردی از یکدیگر جدا نیستند و هردو تنهی یک درخت را تشکیل میدهند. مهارتهای ارتباطی، کنترل احساسات، جهانبینی، ایجاد انگیزه، مذاکره، تصمیمگیری، حل مسئله، مقابله با ترس و مشکلات، تئوری انتخاب، کمالگرایی و… به نوعی با مدیریت زمان درگیر هستند. هدف کلی مدیریت زمان این است: رسالتت را بیاب و مهارتهای لازم برای رسیدن به آن را کسب کن و تا رسیدن به مقصود واقعی مسیر را ادامه بده.
یکی از شاخههای مدیریت زمان به مدیریت کسبوکار و سازمانها میرسد و رهبران و مدیران موفق، پیش از هر چیز، مدیران زمان موفقی هستند.
چرا باید مهارتهای مدیریت زمان را بیاموزم؟
اگر میخواهید استرس و اضطرابت کمتری را تجربه کنید، خلاقتر و مؤثرتر باشید، اسیر روزمرگی نشوید، بیشتر کار کنید و کمتر خسته شوید، زندگی را صرف اولویتهای اصلی زندگیتان کنید و هر شب پیش از خواب از روزی که گذراندهاید احساس رضایت کنید و مشتاق شروع روز تازه باشید، کلید کار در یادگیری مهارتهای مدیریت زمان است.
مهارتهای زمانی در مدیریت زمان کدامها هستند؟
مهارتهای مدیریت زمان را میتوان به شکلی غیردقیق ولی کاربردی در نمودار زیر خلاصه کرد:

میتوان گفت مدیریت زمان بخش مهارتمحور بهبود فردی است و کمتر به سراغ دانشها و تئوریها میرود. به همین دلیل مدیریت زمان پایه و اساس موفقیت است و انسان موفقی را نمیشناسم که از ابتدا این مهارتها را نیاموخته باشد و یا پس از طی بخشی از مسیر موفقیت به یادگیری این مهارتها اقدام نکرده باشد.
منظور از رسالت چیست؟
رسالت هدف غایی و دلیلِ دلیلهاست. نقطهای که تمام تلاشهای ما برای رسیدن به آن نقطه است. لذتی است که تمام لذتهایی که تجربه میکنیم برای چشیدن آن لذت نهایی است. احساسی است که تمام مسیر موفقیت را برای رسیدن به آن احساس تجربه میکنیم. اگر هیچ محدودیتی نداشتید، و فقط میتوانستید یک کار انجام بدهید، یا یک احساس را تجربه کنید آن کار و احساس چه چیزی بود؟ اگر میدانستید امسال آخرین سال عمرتان است، آن را چگونه میگذراندید؟ اگر پول کافی و گزافی داشتید، آن را صرف چه کاری میکردید؟ آن چه کاری است که علیرغم زحمت فراوان حاضرید بدون دریافت پول انجام دهید؟ اینها نمونه سئوالاتی است که به شما در یافتن رسالت زندگیتان کمک میکند.
هدفگذاری و برنامهریزی چیست؟
اگر قصد داشته باشید از اهواز به مشهد بروید، و مشهد را رسالت شما فرض کنیم، شهرهایی مانند شیراز، اصفهان و یزد که در میان مسیر قرار دارند اهداف شما خواهند بود. اهداف شما وسیلهای هستند که از شما انسانی بهتر، قدرتمندتر و باارزشتر میسازند.
برنامهریزی مسیر رسیدن به هر یک از اهداف تا زمان رسیدن به هدف غایی را مشخص میکند. برنامهریزی فقط دانستن زمان انجام هر کار نیست. مهارت برنامهریزی شامل پیشبینی و حل مشکلات، مهارتهای لازم، وسائل مورد نیاز و ارتباطات ضروری نیز میشود. مهارت برنامهریزی یعنی بتوانیم مسیر را واضح ببینیم و تمرکز خود را بر اهدافمان نگاه داریم.
منظور از اقدام چیست؟
اقدام، یا به عبارت بهتر اقدام فوری، یعنی هر روز قدمی در مسیر رسیدن به هدفمان انجام دهیم. برنامهی خود را مرور کنیم و روزی را بدون حرکت به سمت هدف به شب نرسانیم. هیچ چیز به اندازهی اقدام روزانه، ولو کاری کوچک، به ما در حفظ انگیزه، ساخت عادات مثبت و تقویت عزت نفس کمک نمیکند.
این مسیر را از کجا آغاز کنم؟
بسیاری از دورهها و کتابهای مدیریت زمان، نقطه شروع مسیر را تعیین رسالت یا هدفگذاری میدانند؛ اما تجربیات شخصی بنده نشان میدهد برای شروع ابتدا باید کمی دانش و مهارت اولیه کسب کنیم. برای شروع مسیر پیشنهاد من این است: ابتدا کتاب برتری خفیف نوشته جف اولسون و سپس قدرت درونی (که با عنوان موفقیت نامحدود در 20 روز ترجمه شده است) از آنتونی رابینز را مطالعه نمایید. تصمیمبگیرید، اولین قدم را بردارید، هر روز اندکی به پیش بروید، باقی مسیر نمایان خواهد شد.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
چگونه عادتهای بدم را تغییر بدهم؟
راههای افزایش تمرکز
7 عادت خوبی که زندگی را دلپذیرتر میکنند
مدیریت زمان را از کجا شروع کنیم؟
چگونه ورزش را شروع کنیم؟
«عقل سالم در بدن سالم است». این جملهای است که از کودکی همیشه شنیدهایم، با این وجود بسیاری از مردم برنامهی منظمی برای ورزش کردن ندارند. همهی ما از نقش ورزش در افزایش انرژی و انگیزه، اهمیت ویژهی آن در سلامتی و تأثیرات آن در دوران میانسالی و کهنسالی آگاهیم اما هرگز نتوانستهایم زمانهای مشخصی در هفته را به ورزش اختصاص دهیم. اگر شما هم از جمله افرادی هستید که مایلید جایی مشخص برای تمرینات فیزیکی در برنامهی روزانهی خود باز کنید، پیشنهاد میکنم تا انتهای این مطلب با من همراه باشید.
چگونه اهدافمان را مشخص کنیم؟
هیچ کس نمیتواند ادعا کند هیچ هدفی در زندگی ندارد. حتی بیانگیزهترین انسانها هم زمانی که در خودشان دقیق میشوند تصدیق میکنند که اهدافی در سر دارند. بسیاری از انسانها نه یک بار، بلکه چندین بار اهدافشان را با انواع روشهای هدفگذاری تعیین کردهاند، اما پس از چند هفته، چند روز، و حتی پس از چند ساعت اهدافشان را از یاد بردهاند.
اگر شما هم پیش از این اهدافی را در زندگی تعیین کردهاید، اما هنوز خود را فرسنگها دور از هدفتان میبینید، احتمالاً یا اهداف خوبی تعریف نکردهاید یا اهدافتان را به خوبی تعریف نکردهاید. در این مقاله راه حل هر دو مسئله را خواهید یافت.
دیدگاهتان را بنویسید