طرز فکر چیست و چگونه سرنوشت ما را رقم میزند؟
به نظر شما، هوش و استعداد دو ویژگی ثابت و مادرزادی است یا انسانها قادرند پس از تولد هوش خود را افزایش دهند و در زمینههای جدید استعداد کسب کنند؟ به نظر نمیرسد تا این حد تأثیرگذار باشد، اما پژوهشهای دانشمندان، به ویژه خانم کارول دوک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد نشان میدهد پاسخی که به این سئوال میدهید سرنوشت شما را رقم میزند. این باور میزان موفقیت تحصیلی و کاری، نوع ارتباط شما با همسر، فرزندان و همکارانتان را تعیین میکند.
طرز فکر چیست؟
در یک تعریف ساده، طرز فکر مجموعه باورهای ما در مورد ویژگیهای شخصیتی (به ویژه هوش، استعداد و اخلاق و رفتار) است که نحوهی تفسیر ما از سایر وقایع را تعیین میکند.
اگر شما بر این باور باشید که میزان هوش، استعداد و شخصیت شما کاملاً مادرزادی و غیرقابل تغییر است، یا معتقد باشید که پس از طی دوران کودکی غیرقابل تغییر خواهد بود، شما دارای طرز فکر ثابت (fixed mindset) هستید. همچنین افرادی هم که معتقدند هوش قابل افزایش و استعداد قابل یادگیری است، ولی میزان رشد و پیشرفت این دو عامل تحت کنترل و محدود به ویژگیهای ژنتیکی است در این دسته قرار میگیرند.
در مقابلِ انسانهای با طرز فکر ثابت، افرادی قرار دارند که معتقدند هوش انسان قابل افزایش، استعداد قابل ایجاد و یادگیری و ویژگیهای شخصیتی قابل تغییر و بهبود است، و حد و مرز این رشد و بهبود، قابل پیشبینی نیست. این افراد را انسانهایی با طرز فکر رشد (growth mindset) مینامیم.
طرز فکر ثابت چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
افرادی که معتقدند شخصیت انسانها ثابت و بدون تغییر است، انسانها را در دو رنگ سفید و سیاه میبینند. شما (یا افرادی که میشناسید) یا باهوش هستید یا کمهوش و کودن. استعداد انجام کاری را دارید یا ندارید. طرز فکر ثابت، طرز فکر بودن است. شما هم اکنون هوش و استعداد کافی برای انجام دادن کاری را دارید و میتوانید آن را انجام دهید، یا قابلیتهای لازم را ندارید و هرگز نخواهید توانست آن کار را انجام دهید. همچنین تلاش برای احمقها است. اگر هماکنون نمیتوانید، هرچقدر تلاش کنید بیفایده است. هوش و استعداد افزایش نمییابد.
از دیدگاه طرز فکر ثابت، آموزش فقط به شما روش انجام کاری را نشان میدهد. اگر هوش کافی برای یادگیری نداشته باشید و از استعداد خدادادی برای انجام کاری بهرهمند نباشید، هر چقدر هم تلاش کنید بیفایده خواهد بود. اشتباهات متعدد در مسیر یادگیری و سرعت اندک پیشرفت نشان میدهد که شما کودن یا بیاستعداد هستید.
طرز فکر ثابت در لایههای تفکر ما نفوذ کرده است
شاید شما به سئوال ابتدای این مقاله، گزینه ثابت بودن هوش و استعداد را انتخاب کرده باشید، اما اکنون بگویید نه، هرگز چنین منظوری نداشتهام و انسانهای زیادی را میشناسم که با تلاش و کوشش فراوان مطلبی را آموختهاند و پیشرفت کردهاند. اجازه دهید با شما رو راست باشم، چنین طرزفکری در لایههای باور ما پنهان شده است. آیا معتقدید در ریاضیات خوب نیستید و استعداد یادگیری ریاضیات را ندارید؟ برای همین در رشته ریاضی و فیزیک ادامه تحصیل ندادهاید. ممکن است بارها تلاش کردهاید به زبانی غیر از زبان مادری صحبت کنید ولی هر بار آن را نیمهکاره رها کردهاید و با خود اندیشیدهاید که شما استعداد کافی برای یادگیری زبان ندارید. شاید هم معتقد باشید هوش مالی ندارید و به همین دلیل از سرمایهگذاری و راهاندازی کسبوکار خودتان سر باز میزنید.
آیا معتقدید نیمهی گمشدهیتان را پیدا نکردهاید و در جستوجوی آن هستید؟ نیمهی گمشده یعنی کسی که شخصیتی مطابق با شخصیت شما دارد، برای هم ساخته شدهاید، نظرات مشترک بسیار زیادی دارید و اگر با او زیر یک سقف زندگی کنید، هرگز اختلافی نخواهید داشت، یا این اختلافها بر سر مسائل جزئی زندگی خواهد بود. در واقع نمیهی گمشده کسی است که ازدواج با او، خوشبختی هر دوی شما را تضمین میکند. این یعنی موفقیت یا شکست اشتباه شما از ابتدا معین شده است و تلاش برای بهبود رابطه بیفایده است.
برخی انسانها معتقدند گوش موسیقی ندارند و نمیتوانند نوازندهی خوبی باشند. حتی برخی مردم میگویند: «من توان تشخیص موسیقی را ندارم.» این افراد به خودشان برچست «کرآوا» بودن میزنند بیآنکه بدانند کرآوایی سندرومی نادر و بسیار کمیاب است و شاید شما هرگز در طور عمرتان با انسانی که واقعاً کرآوا باشد برخورد نکنید.
در طرز فکر ثابت، بودن و فوریت حیاتی است
تفکر ثابت، تفکر برچسب زدن است، انسانها یا هستند یا نیستند: انسانها یا باهوش، مستعد، خلاق، نکتهسنج، شجاع و… هستند یا نیستند. حالت بینابینی وجود ندارد. اگر شما امروز باهوش باشید، همیشه باهوش بودهاید و اگر امروز توانایی حل مسئلهای را ندارید، هرگز این توانایی را به دست نخواهید آورد. این طرز فکر، میخواهد همین الآن کسی باشد. حتی اگر بتوان با تلاش، ده سال دیگر کسی شد، این کسی شدن از نظر این نوع نگرش بیارزش است.
انسانهای طرز فکر ثابت، از چالشها گریزانند. مسائلی که حل آنها در حد توان آنها نیست یا یادگیری آن نیاز به تلاش و سعی و خطای فراوان دارد، آنها را رنج میدهد؛ چون عدم توانایی در حل این مسائل یعنی من باهوش نیستم. طرز فکر ثابت همیشه به دنبال اثبات خودش است و اگر در مسئلهای شکست بخورد آن را به شکل داغی بر پیشانی خود میداند، اعتماد به نفسش را از دست میدهد و از تلاش دست میکشد.
این افراد نتیجه را ابدی میدانند و هنگامی که شکست میخورند، به دنبال افرادی میگردند که از آنها نتیجهی بدتری گرفتهاند تا بدین وسیله عزت نفس از دست رفتهی خود را بازیابند.
طرز فکر رشد چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
نقطهی مقابل طرز فکر ثابت، طرز فکری است که معتقد است هوش و استعداد شما ذاتی نیست، یا اگر هست، نه تنها حد و مرزی ندارد بلکه قابل رشد و بهبود است. چنین طرز فکری را طرز فکر رشد مینامیم. اگر چنین طرز فکری داشته باشید، نه تنها برای یادگیری و تلاش، ارزش فراوانی قائلید، بلکه عاشق تلاش کردن و یادگیری هستید، از آن لذت میبرید و همیشه به دنبال راهی میگردید تا چیز بیشتری بیاموزید، مهارت تازهای یاد بگیرید یا مهارت قبلیتان را ارتقا دهید.
طرز فکر رشد پیوسته به دنبال راهی برای رسیدن به خواستهاش میگردد. وقتی تلاشی نتیجه نمیدهد، دنبال نقاط قابل پیشرفت میگردد. فردی که چنین طرز فکری دارد به محض مشاهدهی ضعفی در خود، به تکاپو میافتد تا آن را برطرف کند، مطالب جدید یاد میگیرد تا عملکرد بهتری نشان بدهد. اگر یک راه حل نتیجه نداد، راه حل دیگری را امتحان میکند، اگر راه حلی به ذهنش نرسد، شروع به جستوجو میکند، به سراغ گوگل میرود، از کسانی که پیش از این موفق شدهاند پرسوجو میکند، در میان کتابها به دنبال پاسخ میگردد، در دورههای آموزشی شرکت میکند، دست به آزمونوخطا میزند، و تا نتواند از پس مانعی بربیاید، آرام نمینشیند.
زمانی که افراد طرز فکر ثابت، میگویند: «هرکار کردم نشد»، هرگز به ذهنشان خطور نمیکند افرادی با طرز فکر رشد، برای رسیدن به خواسته، چه تلاشی به خرج میدهند و چه روشهایی را امتحان میکنند. آنان به راستی مصداق عبارت «خود را به آتش زدن» هستند.
برای طرز فکر رشد، زندگی یعنی تلاش و یادگیری
برای طرز فکر رشد، تلاش و یادگیری فرایندی روزمره و متوقف نشدنی است. این افراد هرگز به خودشان یا دیگران برچسب نمیزنند. اگر در رابطهای شکست بخورند یا شریک زندگیشان به آنها خیانت کند، خود را دوستنداشتنی و تحقیر شده نمییابند. میبخشد و به دنبال یافتن اشتباهاتش در رابطهی قبلی و ایجاد رابطهای بهتر میرود.
طرز فکر رشد، اگر در انجام کاری شکست بخورد، یا حتی موفق شود، به دنبال افرادی میگردد که نتیجهی بهتری کسب کردهاند تا بتواند از آنها چیز تازهای بیاموزد و هوش و استعداد خود را افزایش دهند. طرز فکر رشد عاشق چالشها است، تا حدی که اگر با عاملی بیرونی به چالش کشیده نشود، خودش، خودش را به چالش میکشد و چیزی جدید را امتحان میکند.
چنین طرز فکری به شما این امکان را میدهد که همواره چیزهای جدید یاد بگیرید، دایرهی تواناییها، مهارتها، استعداد و هوشتان را گسترش دهید و به نتایجی دست پیدا کنید که در تصور هیچکس نمیگنجد.
طرز فکر من چیست؟ ثابت است یا رشد؟
طرز فکر مطلق نیست. ممکن است شما در زمینهای طرز فکر رشد داشته باشید و در زمینهی دیگر طرز فکر ثابت. به عنوان مثال شاید در محل کارتان با طرز فکر رشد رفتار کنید، دائماً در حال یادگیری باشید، اشتباهات کارمندان و همکارانتان را به راحتی ببخشید و از آنها بخواهید برای بهبود عملکردشان تلاش کنند. از مدیران بخواهید برای به ثمر رسیدن ایدهها با همدیگر همکاری کنند. مشکلات کاری را یکی پس از دیگری حل کنید و اگر به مانعی برخورد کنید، به دنبال راهی برای افزایش تواناییهایتان برای عبور از این مانع بگردید.
اما در زندگی شخصی طرز فکر ثابت داشته باشید، کوچکترین اشتباه همسرتان شما را عصبانی کند، یا وقتی مسئلهای را برای فرزندتان توضیح میدهید و او باز هم اشتباه میکند، عاصی شوید و او را تنبیه کنید.
همچنین ممکن است در یک حیطه، طرز فکرتان ملغمهای از طرز فکر رشد و ثابت باشد. برخی مدیران اگر فروش محصولی با شکست همراه شود، آن را به راحتی میپذیرند و اشتباهات در فرایند تولید و بازاریابی محصول را رفع میکنند؛ ولی اگر یکی از حسابدارهای شرکت، مرتکب اشتباه شود به شدیدترین شکل ممکن، واکنش نشان میدهند.
چگونه میتوانم طرز فکرم را تغییر دهم؟
هر چند شرایط زندگی، رفتار دیگران و تجربیات، میتوانند ما را به سمت برگزیدن طرز فکری خاص سوق دهند، اما در نهایت این ما هستیم که انتخاب میکنیم که با طرز فکر رشد به مسائل نگاه کنیم یا با طرز فکر ثابت. آشنایی با انواع طرز فکر، به خودی خود شما را نسبت به این مسئله حساس میکند و باعث میشود بیشتر از قبل به دنبال تلاش، یادگیری و بهبود نتایجتان باشید. با این وجود، اگر میخواهید طرز فکر رشد، طرز فکر غالب شما باشد، میتوانید استراتژی زیر را دنبال کنید:
1. افکار و رفتار گذشتهی خود را مرور کنید.
موقعیتهای گذشته را مرور کنید. ببینید هنگام شکست یا مواجه شدن با یک فرصت، چه افکاری داشتهاید؟ آیا این افکار رشد بودهاند یا ثابت؟ اگر ثابت بودهاند، طرز فکر رشد آنها چگونه است؟ با این کار، متوجه میشوید چه زمانهایی به سمت طرز فکر ثابت و چه زمانهایی به سمت طرز فکر رشد هدایت شدهاید.
2. از خودتان سئوال کنید
در موقعیتهای فعلی و آتی زندگی، آگاهانه از خودتان بپرسید افکاری که نسبت به این مسئله دارم، ناشی از کدام طرز فکر است؟ تصمیمی که گرفتهام مبتنی بر طرز فکر رشد است، یا طرز فکر ثابت. اگر طرز فکر ثابت را انتخاب کردهاید، در تصمیم و رفتار خودتان تجدید نظر کنید. با طرز فکر رشد با موضوع روبرو شوید و اقداماتی متانسب با این نگرش نشان دهید.
3. ممارست داشته باشید و ناامید نشوید
تغییر طرز فکر، دشوار و زمانبر است. فقط با تصمیم گرفتن، طرز فکر شما تغییر نمیکند. بهویژه، در بسیاری از موارد گذشته، طرز فکر ثابت از شما حمایت کرده است و ممکن است هر زمان که از تلاش کردن و موفق نشدن خسته میشوید و تصور میکنید به بنبستی غیرقابل عبور رسیدهاید، دوباره به آغوش آن پناه ببرید.
فرض کنید یک سال با طرز فکر رشد، تلاش کردهاید تا پست خاصی را در محل کار تصاحب کنید، اما در نهایت این پست به کس دیگری محول میشود. در چنین وضعیتی سرخورده میشوید و این فکر در ذهنتان پدیدار میشود که استحقاق شما بیشتر از اینهاست، همکارانتان افرادی چاپلوس، متملق و رؤسایتان افرادی ضعیف النفس با حس تشخیص ضعیف هستند.
در چنین وضعیتی بسیار ساده است که به خودتان بگویید من از دیگران لایقتر و با استعدادتر هستمم و دلایل بسیاری بیاورید که چرا برای احراز این پست شایستهتر از دیگران بودهاید بودهاید. این همان جایی است که به طرز فکر ثابت پناه میبرید.
طرز فکر رشد خود را محق و مستحق نمیداند، بلکه به دنبال یافتن دلیل واقعی موفقیت دیگران و عدمموفقیت خودش میگردد. از خودش میپرسد چگونه میتوانم بار دیگر بهتر عمل کنم، توانایی و مهارتهایم را رشد دهم و طوری خودم را به رؤسایم اثبات کنم، که سال دیگر اگر بخواهند هم نتوانند مرا نادیده بگیرند.
چنین طرز فکری است که باعث میشود در نهایت، به شخصی غیر قابل جایگزین در محل کارتان تبدیل شوید.
تصویر شاخص از Dmitry Ratushny در Unsplash
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
WOOP چیست؟
چگونه بر ترسهایمان غلبه کنیم؟
چرا و چگونه مدیتیشن کنیم؟
چگونه از اشتباهات گذشته درس بگیریم؟
چگونه با اشتباهاتمان برخورد کنیم؟ افراد حرفهای هنگام شکست یا اشتباه، به ویژه هنگام یادآوری تجربیات تلخ گذشته چه رویهای در پیش میگیرند؟
بررسی 7 باور رایج در مورد موفقیت
باورهای شما در مورد موفقیت چیست؟ با کدامیک از جملات زیر موافق هستید؟
• موفقیت نتیجهی ایدههای بزرگ و خارق العاده است.
• برای موفقیت باید هوش و نبوغ ذاتی داشت.
• افراد موفق انسانهای خوششانسی هستند.
• انسانهای موفق انسانهای شجاعی هستند که هرگز نمیترسند.
• برای موفق شدن باید تمام زمانم را صرف اهدافم کنم و دیگر زمانی برای تفریح و لذت نخواهم داشت.
• من برای موفقیت ساخته نشدهام. اشخاص موفق از ابتدا برای موفقیت تربیت شدهاند.
• افراد موفق مشکلات من را نداشتهاند.
در این پست به بررسی این باورها پرداختهایم.
دیدگاهتان را بنویسید