تمرین دنبال کردن اهداف تا رسیدن به مقصود
آیا شما هم چنین تجربهای داشتهاید؟ اواخر اسفند شور و اشتیاق زیادی برای فرا رسیدن سال جدید داریم. در این زمان انگیزه و خوشبینی افزایش پیدا میکند و اهداف جدیدی را در سر میپرورانیم. تصمیمات مهم و خوبی میگیریم؛ ولی در پایان سال به ندرت اهدافی را که در سر داشتیم به خاطر میآوریم، دستیابی به آنها که جای خود دارد.
اول از همه دقت کنید عدم پیگیری اهداف، عزت نفس شما را تحت تأثیر قرار میدهد. باعث میشود احساس کنید ناتوان، کمهوش، بیاستعداد و… هستید. کرخت میشوید. تمام انگیزهی خود را از دست میدهید و نسبت به آینده بیتفاوت میشوید. هیچ چیز احساسات شما را تحت تأثیر قرار نمیدهد، نه چندان خوشحال میشوید، نه خیلی ناراحت. مانند سنگی که هیچ احساسی ندارد.
پس به یاد داشته باشید: ضرر تنظیم نکردن اهداف کمتر از تعیین اهداف و عدم پیگیری آنهاست.
مدیریت زمان مجموعهای از مهارتهاست. مهارت چیزی است که قابل یادگیری است و برای مسلط شدن بر آن، نیاز به تمرین و تکرار دارید. اگر بخواهید شطرنج یاد بگیرید، ابتدا باید با چینش مهرهها در صفحه آشنا شوید، سپس حرکتها را بشناسید. شروع به بازی کنید، استراتژیهای اولیه را به کار ببندید. بارها و بارها شکست بخورید تا بتوانید قدرتمندتر شوید.
اگر همیشه اهدافی را تعیین کردهاید اما آنها را پیگیری نکردهاید نیاز دارید ابتدا تمرینات سبک انجام دهید تا کمکم ورزیده شوید. از یک هدف آغاز کنید، یک هدف بسیار ساده. یک قول کوچک و قابل پیگیری به خود بدهید. پیشنهاد میکنم اولین هدفتان این باشد:
هر روز، با تمرکز کامل کتاب بخوانم.
چرا کتاب بخوانم؟
برایان تریسی میگوید اگر هفتهای یک کتاب در یک زمینه مطالعه کنید، پس از 3 سال در آن حیطه متخصص میشوید، پس از 5 سال یک چهرهی ملی و بعد از 7 سال به صاحبنظری بینالمللی در آن موضوع تبدیل خواهید شد. مطمئن باشد پولی که بابت کتابهای آموزشی میپردازید، پس از مدتی از تمام سرمایهگذاریهایتان سود بیشتری را عاید شما خواهد نمود.
اگر به آنچه در ادامه گفته میشود عمل کنید، از نتایجی که به دست میآورید شگفتزده خواهید شد. اولین نتیجه، ایجاد سه عادتِ 1) مطالعهی روزانه، 2) پایبندی به اهداف و 3) یادگیری مستمر است. این فقط پاداش اولیه است. تغییرات بزرگتری در انتظار شماست، زندگیای که استحقاقش را دارید.
چقدر بخوانم؟
روزی یک ساعت مفید. اگر نمیتوانید یک ساعت پیوسته بخوانید آن را به دو زمان نیم ساعته یا سه زمان 20 دقیقهای مفید تقسیم نمایید. هنگام مطالعه حتماً گوشی خود را خاموش کنید و از دیگران بخواهید در این زمان تمرکز شما را به هم نزنند.
لطفاً جوگیر نشوید و نگویید روزی 2 ساعت و نیم مطالعه خواهم کرد. اهداف باید در طولانی مدت قابل پیگیری باشند. با کاهش هیجانات اولیه، 90٪ افراد، یک هفته هم به این هدف ساده پایبند نخواهند بود (امیدوارم شما از این دسته نباشید). در آینده، میتوانید زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهید.
از کِی بخوانم؟
پس از پایان تعطیلات نوروز. این دو هفته زمان بودن با خانواده، مهمانی، مسافرت و خوشگذرانی است. از آن لذت ببرید و برای سپری کردن یک سال انرژی بگیرید. البته کارهای کوچکی باید انجام دهید که در انتها به شما خواهم گفت.
چی بخوانم؟
منظورم از مطالعه، مطالعهی کتابهای داستان، شعر و سرگرمی نیست. کتابی است که محتویات آن بتواند گرهای از زندگی شما باز کند. به زندگی خود نگاه کنید. چه تغییر مثبتی در کدام بخش آن میتواند همین الآن تحول اساسی در زندگی شما ایجاد کند؟ لطفاً عمیق فکر کنید و گسترهی دید خود را گسترش دهید.
فرض کنید رابطهی شما و همسرتان طی یک سال گذشته، به خوبی پیش نرفته است و میترسید این روند به جدایی بیانجامد. اگر سر کوچکترین مسائل با یکدیگر بحث میکنید باید کتابهایی در مورد حل تعارض بخوانید. اگر همدیگر را درک نمیکنید کتابهایی با موضوع شناخت زن و مرد مطالعه کنید. اگر دعوای شما بر سر مسائل مالی است، کتابهایی در مورد سرمایهگذاری یا رشد کسب و کار مطالعه کنید تا دیگر بهانهای برای دعوا نداشته باشید. این که چه کتابی میخوانید بستگی به شرایط شما دارد، ولی معمولاً موضوع مورد نیاز شما در یکی از این حیطههاست (کتابهای داخل پرانتز صرفاً به عنوان مثال ذکر شدهاند):
- بهبود فردی (هفت عادت مردما مؤثر؛ استفان کاوی)
- روابط خانوادگی (رازهایی دربارهی زنان؛ باربارا دیآنجلیس)
- کسب و کار (راهاندازی کسب و کار؛ جف واکر)
- سرمایهگذاری (پدر پولدار، پدر بیپول؛ رابرت کیوساکی)
- سلامتی (Head Strong؛ دیو اسپری)
- ارتباطات (آیین دوستیابی؛ دیل کارنگی)
شاید در چندین حیطه، مشکلاتی در زندگی شما وجود داشته باشد اما برای شروع فقط یک موضوع را انتخاب کنید. فراموش نکنید در ابتدای راه هستیم و قرار است عضلات پیگیری اهدافمان به تدریج قدرتمندتر شوند.
چطور بخوانم؟
کتابها را به قصد یادگیری بخوانید، البته نه مانند کتاب درسی مدرسه. مطالب را حفظ نکنید و هنگام مطالعه منفعل نباشید. هر مطلب جدیدی که میخوانید با خود بگویید این مطلب چه کمکی به زندگی من میکند؟ چگونه میتوانم آن را در کار و زندگی خودم به کار ببندم؟
مطالب مهم کتاب و راهکارهای خود را یادداشت کنید. از هر کتاب یک خلاصه تهیه کنید. وسواس به خرج ندهید. لطفاً کتاب 150 صفحهای را در 50 صفحه خلاصه نکنید. خلاصهی شما باید کوتاه، حاوی نکات تیتروار و کلیدواژهها باشد تا بتوانید آن را در کمتر از 5 دقیقه کاملاً مرور نمایید.
عالم بیعمل مثل زنبور بیعسل است. دانستن بدون عمل، فقط باعث خواهد شد بیشتر رنج بکشید. پس از پایان کتاب، یک یا دو آموزهی آن را برای به کار بستن در کار یا زندگیتان انتخاب کنید. نیازی نیست تمام مطالب کتاب را مو به مو اجرا کنید. زندگیهای زیادی فقط با عمل به یک نکته متحول شده است. کمالگرایی نکنید. اگر بخواهید تمام دستورات کتاب را به نحو احسن انجام دهید، مطمئن باشید که به هیچ یک از مطالب آن عمل نخواهید کرد.
بلافاصله دست به کار شوید و امروز و فردا نکنید. گامهای اجراییتان را با زمان اجرای آن در تقویمتان یادداشت کنید. به این زمان پایبند بمانید. عزت نفس شما با پایبندی به اهداف تقویت میشود و با اهمالکاری آسیب میبیند.
مصمم باشید
پس از شروع این برنامه، همیشه اتفاقاتی خواهد افتاد که به نظر میآید ضروریتر از مطالعه است. اینها همان بهانههایی هستند که همیشه شما را از پیگیری اهداف مهم زندگیتان باز داشتهاند. به ندرت اتفاقی میافتد که نتوانید روزی یک ساعت را به مطالعه اختصاص دهید (حداکثر 2 بار در سال چنین بحرانهایی رخ میدهد و این وقفهها در حد یک یا دو روز خواهند بود). در سایر موارد، میتوانید راهی پیدا کنید که زمانی را به مطالعه و یا اجرای آموزههای کتاب اختصاص دهید. این وظیفهی شماست. شما مسئول حل مشکلات زندگیتان هستید. به جای اینکه بگویید نمیشود از خود بپرسید: «با وجود رخ دادن این مسئله، چگونه میتوانم به قولم وفادار بمانم و زمان کافی به هدفم اختصاص دهم؟» با تغییر شکل سئوالات، نحوهی نگرش شما به مسائل و در نتیجه، زندگی شما تغییر میکند.
برنامهی اجرایی رسیدن به هدف در سال جدید
هدف: من هر روز، روزی 60 دقیقهی مفید، کتابهای آموزشی مطالعه میکنم و دانستههایم را به کار میبندم.
پیشنیازها
- تعیین زمینهی مطالعه
- خرید 3 کتاب خوب در این زمینه برای شروع
- خرید یک دفتر برای نوشتن خلاصهی کتابها، افکار و برنامهی پیادهسازی دانستههایم
- نوشتن هدف فوق در صفحهی دفتر و مرور آن هر شب بلافاصله پیش از خواب و صبحها بلافاصله پس از بیداری
- تعیین مکان و زمانهای مطالعه و نوشتن آن در دفترم
- نوشتن تاریخ اولین روز مطالعه در دفترم
- آماده کردن گوشهی مطالعه (مکانی که تعیین کردهام) برای تمرکز و مطالعهی مفید
اهداف اجرایی کوچک
- روزی 60 دقیقه مطالعه میکنم.
- هر اتفاقی روی دهد، راهی برای پایبندی به زمان مطالعهام، مییابم.
- هنگام مطالعه، مطالب را با کار و زندگیم مطابقت میدهم.
- ایدههایم را یادداشت میکنم.
- میدانم هر روز بهتر از دیروز میشوم، تا رسیدن به هدف از تلاش دست برنمیدارم.
- خلاصههای کتاب و افکارم را با برنامهی منظمی مرور میکنم. (مرور مهمتر از یادگیری است. پیشنهاد من استفاده از روش زمانبندی جعبهی لایتنر است).
- همیشه بلافاصله دست به کار میشوم.
- پیش از پایان کتابم، نسبت به خرید کتاب(های) جدید اقدام میکنم.
از همین لحظه دست به کار شوید. برای هر بخش ضرب الاجلی تعیین کنید و هرگز نگویید «بعداً»، «از فردا»، «از شنبه»، «از اول سال» و «به وقتش». بهترین زمان، و تنها زمان «اکنون» است.
دیدگاهتان را بنویسید