سعید اطمینانی

روزگاری نه چندان دور، معتقد بودم مهارت‌های مدیریت زمان و بهبود فردی بی‌فایده‌اند و فقط باعث ثروتمند شدن نویسندگان آن می‌شوند. دوستانم به من می‌گفتند توانایی‌های بسیاری دارم اما من عزت‌نفس و اعتماد کافی برای پذیرش نظر آن‌ها را نداشتم و خودم را شایسته‌ی این تعاریف نمی‌دانستم. تا اینکه به اصرار یکی از دوستانم و علی‌رغم میل باطنی در آزمون Ph.D شرکت کردم.
ابتدا دنبال کردن هدفی که اعتقادی به موفقیت در آن نداشتم دشوار بود، اما برای اولین بار، به راستی تلاش کردم آن‌چه را در مورد برنامه‌ریزی و طرزفکر خوانده بودم به کار ببندم. در آغاز مسیر، بارها از درس خواندن شانه خالی می‌کردم، زیرا چیزی در درونم، دائماً می‌گفت:‌ «وقتی می‌دونی موفق نمیشی، وقتی باور داری فایده‌ای نداره، چرا بیخودی خودت رو اذیت می‌کنی؟» اما با تلاش پیگیر و ایستادگی در مقابل وسوسه‌ی رها کردن، بعد از مدتی همه چیز آسان‌تر شد. دیگر خودم را مجبور نمی‌کردم، بلکه همه چیز خودبه‌خود رخ می‌داد.
نتیجه‌ی این پیوستگی، کسب رتبه‌ی 1 در آزمون کتبی دکترای تخصصی سال 93 شیمی کاربردی، آن هم با حدود فقط 4 ماه مطالعه. راز این موفقیت فقط یک چیز بود: «پیوستگی در تفییر حتی به قدر یک اقدام کوچک در طول روز». این 4 ماه، من را با ثانیه‌های زندگی‌ام آشتی داد، دیدگاهم را نسبت به آموزش‌های بهبود فردی دگرگون کرد و باعث شد بیشتر و بیشتر یاد بگیرم و عمل کنم و همچنین رسالت جدیدی در زندگی‌ام پیدا کنم: «آشتی دادن انسان‌ها با ثانیه‌های زندگی‌شان».
برخی از فعالیت‌های من به این شرح‌اند:
تألیف کتاب آشتی با ثانیه‌ها: راهنمای تبدیل شدن به فردی که هر ثانیه از عمرش ده برابر ثانیه‌های عادی ارزش دارد؛
نوشتن مقالات متعدد در سایت رهبری فردی و سایت ویرگول
برگزاری دوره‌های حضوری و آنلاین متعدد از جمله: گام صفر موفقیت، مغز هدفگذار و…؛
سخنرانی در ادارات، مؤسسات و آموزشگاه‌های عالی؛
طراحی آموزش‌ها و تولید محصولات آموزشی بهبود فردی؛
و…